طنز تلخ
|
|
1
واعظ دعای ختم عزا را بخوان که من یک ساعت است منتظر آش نذری ام 2 دست عباس(ع)جدا گشت که زیرعلمش من نمایش بدهم قدرت بازویم را 3 کشته شد تا که ببندم به سرم شال سیاه شال و پیراهن من هر دو به هم می آیند 4 هیئت مسجد پائین که دو تا طبل خرید هیئت مسجد ما نیز سه تا طبل خرید 5 مرد همسایه ما داد چو یک بزغاله پدرم داد به هیئت دو شتر را امسال 6 بیست تا باند روی خودروی هیئت بستیم تا صدا تا دو سه تا شهر دگر هم برسد 7 علم هیئت ما بیست ذراع و نیم است پس عزادار تریم از همه ی هیئت ها 8 مادح هیئت ما شهره ی مداحان است مزد مداحی او هست شبی صد میلیون 9 هست مداح پی گرمی بازار خودش صد نفر گریه کن پول بگیر آورده 10 قاری هیئت ما قاری بین المللی است هر تلاوت دوسه میلیون که بگیرد راضی است 11 جای آن که بزند دم ز ابا عبدالله(ع) گفت مداح فقط مدح فلان حاجی را
|
شنبه 99 شهریور 15 |
نظر بدهید
|
|
|
|